اشکــــ ... باران و عشق و بهانه ...
چه حس عجیبی است وقتی شعرهایــم پر میشود از اینهـــــا؛
این شبهــــا ستاره برای شمردن کم آورده ام ...
دلم برای نوشتن تنگـــــ است ...
همه بغضهـــآیم کهنه شده اند
همه تنم خاکـــ آلود است!خاطراتم را همــــین جا دفـــن کرده ام!
نظرات شما عزیزان:
م س م ازبندرعباس 
ساعت16:56---4 فروردين 1393
سلام.وبلاگتون خیلی قشنگه.خیلی زیبا بود.مرسی
زیاد خوب نباش …
زیاد دم دست هم نباش ...
زیاد که خوب باشی دل آدم ها را می زنی …
آدم ها این روزها عجیب به خوبی ، به شیرینی ، آلرژی پیدا کرده اند …
زیاد که باشی ، زیادی می شوی …
زیاد دم دست هم نباش ...
زیاد که خوب باشی دل آدم ها را می زنی …
آدم ها این روزها عجیب به خوبی ، به شیرینی ، آلرژی پیدا کرده اند …
زیاد که باشی ، زیادی می شوی …
سلام من از وبلاگت خیلی خوشم اومد به نظرم خیلی با بقیه وبلاگ ها متفاوته موفق باشی عزیزم راستی وقت کردی ه منم یه سری بزن ونظرت وراجع به وبلاکم بگو خوشال میشم منتظرتم بای تا های گلم.gif)
.gif)
.gif)
تـمــامـــ مــن
پــا ـی حـضـــور ِ ســـرد ِ کـسـی سـوخـتـــه سـت
کـــه بـــود و هـیـچ وقـت نـبـــود ...
کـــه رفـت و هـمـیـشـــه هـسـت !!
ذهن را درگیر با عشقی خیالی کرد و رفت.جمله های واضح دل را سوالی کرد و رفت.چون رمیدن های آهو ناز کردن های او.چشم و دستان مرا حالی به حالی کرد و رفت
تبادل لینک 
آمار
وب سایت:
